توجه
کردین در ایران پدرها و مادرها مقابل فرزندشون همدیگر را نوازش نمی کنند
و در آغوش نمی کشند و اینکار رو
مقابل کودک زشت می دانند.
(البته خانواده های فرهیخته هم وجود
دارند که چنین نیستند)
اما هنگام مشاجره رعایت فرزند را
نمی کنند و مقابل او با هم مشاجره می کنند. و فرزند چه بسا از داد و بیداد آنها به
گریه می افتد.
خوب در ایران کودکان از کجا
مهرورزی بیاموزند؟
نوازش و مهرورزی در رسانه ها ممنوع
است. در مدرسه ممنوع است. در خانواده ممنوع است.
البته در آغوش گرفتن کودکان فقط
مرسوم است. کودک نیز می آموزد که فقط در آغوش گرفتن کودکان مرسوم است.
از طرف دیگر مشاجره در خانواده
آزاد است. خبرهای پر از جنجال و وحشت در رسانه ها آزاد است.
پس ذهن کودک در ایران بیشتر از
مهرورزی ، خشونت را می آموزد.
حال نمی شود انتظار داشت که این
کودک بزرگسال بتواند خشونت نورزد و مهر بورزد.
بیاید از خود آغاز کنیم. بیایید
کمتر انتقاد کنیم و بیشتر تشکر کنیم. بیایید بیشتر مهر بورزیم.
دقت کردین وقتی یک ایمیل به دستمون
می رسه اگه خوب بود صدامون در نمی یاد و اگه خلاف ذهنیتمون بود بلافاصله تحریک می
شیم که جواب بنویسیم؟!؟!
از همینجا می شه آغاز کرد.
شاداب باشید
چاک از یک مزرعهدار
در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار
.
قرار
شد که مزرعهدار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعهدار سراغ چاک آمد
و گفت :
متأسفم
جوون . خبر بدی برات دارم . الاغه مرد.
چاک
جواب داد : ایرادی نداره . همون پولم رو پس بده.
مزرعهدار
گفت : نمیشه . آخه همه پول رو خرج کردم.
چاک
گفت : باشه . پس همون الاغ مرده رو بهم بده.
مزرعهدار
گفت :
میخوای
باهاش چی کار کنی؟
چاک
گفت : میخوام باهاش قرعهکشی برگزار کنم.
مزرعهدار
گفت : نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعهکشی گذاشت!
چاک
گفت : معلومه که میتونم . حالا ببین . فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است.
یک
ماه بعد مزرعهدار چاک رو دید و پرسید: از اون الاغ مرده چه خبر؟
چاک
گفت : به قرعهکشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم.
مزرعهدار
پرسید : هیچ کس هم شکایتی نکرد؟
چاک
گفت : فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم